بقعه شاهزاده فاضل یزد
اما قبر بزرگوار او مخفی بود وکسی را معلوم نبود که دراین مقام شهیدی آسوده است تا زمان دولت مبارزالدین محمد مظفر درآمد وشهر را بزرگ گردانید وبسیاری از بیرون ، داخل شهرکرد وبارو بکشید وحفرخندق کرد وچون بدین مقام رسید حفاران کلنگ زدند وبشکافند قبرپیدا شد . نگاه کردند شخصی مهیب دیدند با جامه های سبز وسفید آن قبرآسوده وجامه پوسیده وریزنده نگشته ومصحفی برسینه اونهاده وبراندام اوجراحت یافتند.
چنانچه آورده اند که حفاری پاره ای پنبه ازجراحت اوبرداشت خون تازه برپنبه یافت ….. و چون شب درآمد چند علم نورمعاینه دیدند که از آن قبربرمی آید . روز دیگر محمد مظفر سوار شد و برزیارت آمد و بفرمود که قبررا ببستند و فصیل برآن طرف قبرنهادند و درمیان هردو فصیل قبراورا راست کردند وصومعه بربالین قبراوبساختند.
نصب کاشی دورۀ تیموری باید ازآثار قطب الدین خضرشاه باشد که مؤلف جامع مفیدی به اشاره می نویسد درقبررا کاشی ترتیب داد.
ازمندرجات تاریخ یزد وتاریخ جدید یزد چنین برداشت می شود درسال ۷۴۷ زمانی که محمدبن مظفر باروی نو درشهریزد می کشید خندق حفرمی کرد درمحل مورد ذکر قبری ظاهر شد که جسد مدفون درآن نپوسیده بود مصحفی (قرآن) برسینه داشت .چون محمد مظفرشنید گفت نبش نکنند و فصیل قبراوبکشند و به گفته بعضی از اهالی یزد مزار فضل بن موسی موسی کاظم است.
تا اینکه درسال ۸۴۴ امیرقطب الدین خضرشاه بن شمس الدین محمد قطعه ای زمین ازشهر(بگفته جعفری عقب باروخرید و داخل مقبره کرد وصومعه ساخت و بانی ساختمان مزارشد.
ناگفته نماند که زرتشتیان بطور سنتی این مزاررا بسیار محترم می دارند وآن رامدفن یکی ازشاهزادگان ساسانی می دانند چنانچه پیش ازاین اشاره شد مورخان قرن نهم ازاین زیارتگاه تحت عنوان مزار پیر برج آوردند . معلوم است آن را مقبرۀ پیر می دانسته اند نظیر این تسمیه را درمورد عده ای از زیارتگاههای زرتشتی می بینیم ، مانند پیر هریشت ، پیربلبسگر ، پیر نارستان وغیره.
درجامع مفیدی این مزار از آن شاهزاده فضل بن امام موسی کاظم دانسته شده است .بدون آنکه هیچ نوع اختلاف روایت درمورد آن ذکر بشود مؤلف مذکور می نویسد هنگامی که شاه اسماعیل به قصد خواباندن فتنۀ رئیس محمد کره به یزد آمد چون کراماتی ازاین مزار دید مبلغی ازبابت وجوهات یزد را به رسم سیور غان متولی این آستانه ضمناً می نوسید : (( بیرون مزار تالاری ازچوب ساخته ….. و شیخ بزرگوار مشهور به پیر برج در آنجا آورده …. درایامی که …. محمد علی بیک ناظر بیوتات کرکراق سرکارخالصۀ شریفه دارالعبادۀ یزد می بود برجی رفیع اساسی که از قدیم الایام در آنجا ساخته بودند عمارت کرده نقاره خانه را از میدان خواجه ضیاءالدین محمد بدانجا نقل نمود …. ))
محمد جعفرطرب نائینی درجامع مفیدی ضمن عبارت پردازی ملال آور به تعمیرات عصرقاجاری بنا اشاره کرده وذیل اقدامات خیریه امیرمؤید چنین نوشته است.
(( ازجمله تعمیروتذهیب بقعه متبرکه شاهزاده فضل بن موسی بن جعفرالکاظم …. همتی بود که مصروف انجام آن کار افتاد . شاهزاده محمد ولی میرزا درتصاریف ایامی که عزیمت طرح اساسی دیوانخانه ملوکانه به تصمیم مقرون خواستی داشت درنظر گرفت تا آثار مرقد مطهر …. را به عتبات عالیات فرماید.
پس امیر مؤید سالی که نگین ایالت به انگشت احوال فرخنده مال جای دادند احکام مطاعه به مبالغتی تمام عزصدور یافت تا کافلان مهم بنایی بندد …. درشهور این سال فرخنده فال که عبارت ازعام یکهزارودویست وسیوشش هجری است صورت اتمام به خواست خدا خواهد یافت.
ازنوشته عبدالوهاب طرازبرمی آید که تعمیرات مورد ذکر درسال ۱۲۴۰ به اتمام رسیده است.
آدرس: یزد، خیابان امام بعد از چهارراه شهدا